ما نسلی هستیم که مهمترین حرفهای زندگیمان را نگفتیم، تایپ کردیم!
درباره پدرام اعظمپناه
نام و نشان: پدرام اعظمپناه | شهرت: پدرو پناه ᴾᴱᴰᴿᴼ | زادگاه: مرداویج، اصفهان، ایران | زادروز: بیستوهشتمین روز از تیرماه سالی در دههی شصت خورشیدی، ساعت ۲:۲۰ پیش از نیستی آفتاب | آموختهها: دیپلم ریاضی-فیزیک، مهندس فناوری اطلاعات، کارشناس ارشد رشته معماریکامپیوتر دانشگاه شهید بهشتی | کار و پیشه: مدرس زبان انگلیسی، مشاور IT | خوی و منش: تعریف از خود میشه! | دین: انسانیت | مذهب: منطق | ملّیت: زمینی | زبان: دراز...
ادامه...
نظرسنجی
آیا از مشکلات (مثلاً قطعی برق در ایران) جوک ساختن اشتباهه؟
کمپینگ در سوئد، کونگزبکا، سَرو
یه ساحل ماسهای بسیار زیبا در نزدیکی گوتنبرگ، که به دلیل فاصلش از مرکز شهر، خیلی خلوت و دست نخورده باقی مونده. آب دریاش شفافه و جون میده واسه اسنورکلینگ! پر از صدف و خرچنگ و عروس دریاییه، عالیه واسه آب تنی و آفتاب گرفتن...
اینستاگرام پدرام اعظمپناه (پدرو پناه)
توی اینستاگرامم، میتونید زندگی شخصی و مهاجرتی من توی سوئد رو دنبال کنید. هایلایتهای صفحرو ببینید، و لایک و کامنت و فالو یادتون نره…
خیلی شنیدیم که کنجکاوی توی ذات انسانه! همهی آدما به شدّت کنجکاون و دوس دارن از همه چی بیشتر بدونن! خیلی وقتا احساس میکنیم چقدر سوال داریم تو مغزمون! هر چی بیشتر میدونیم، دوس داریم بازم بیشتر بدونیم! راجع به هر چی، موضوعش زیاد مهم نیست...
یا شاید از خودتون بپرسید که چرا قبلانا انقدر کنج کاو نبودیم؟ یا بودیم نمیدونستیم؟ توی این پست میخوام دلیل اینهمه کنجکاوی رو بهتون بگم، و بگم که شما تنها نیستید! اگه میخواید بدونید که چرا انقدر کنجکاوید، این پست رو تا آخر بخونید!…
خیلی از موجودات زنده، هیچ علائمی از «کنجکاوی» از خودشون نشون نمیدن! یعنی هیچی بجز خوردن و زنده موندن، به هیچجاشون نیس...
ولی انسان، به شدّت کنجکاو و فضوله...
معمولاً آدما خیلی کنجکاون، چون کنج کاوی توی ذات انسانه!
کنجکاوی مخصوص انسان نیست! توی خیلی از موجودات زندهی دیگه هم هست، قطعاً شما تنها نیستید!
موجودات زندهی پیچیدهتر همشون حس کنجکاوی رو دارن!
مثلاً ، میمون! یا مثلاً دلفین! یا اختاپوس...
دلیلش اینه که یکی از بزرگترین اهداف هر موجود زنده، زنده موندن، و انتقال ژنش به نسل آیندس...
انسان مثل بقیه موجودات زنده پیچیدهتر، در طول تکاملش باید کنج کاو میبود که بتونه زنده بمونه و ادامهی نسل بده!
باید کنجکاو میبوده تا بدونه چی بخوره، کجا بخوابه، از چی بترسه، یا با چی بجنگه...
کنجکاوی همیشه هم خوب نیست! مثلاً انگشت کردن توی سوراخ پریز برق اصلاً ایدهی جالبی نیست!
ولی اگه کنجکاو نبودیم، شما الآن بجای دیدن این ویدئو، یا داشتید شکار میکردید، یا بیرون از غار داشتید میوه جمع میکردید...
حالا پس فرق کنجکاوی ما با کنجکاوی مثلاً انسانهای اولیه یا حیوونا، چیه؟ چرا حیوونای دیگه اینهمه سوال عجیب و غریب تو ذهنشون نیست؟
هر چی مشکلات انسان کمتر شد، دغدغههاش هم باهاش عوض شد!
برای جواب به این سوال باید برگردیم به ۲ میلیون سال پیش، وقتی که انسان درست و حسابی تونست رو دو پا بایسته!...
اگه ۲ میلیون سال رو، یک سال شمسی که ۳۶۵ روز داره در نظر بگیریم، ما اول فروردین روی دو پا ایستادیم...
اون موقع «عصر سنگ» بوده!
انسان شکارچی- جمعآوردنه بوده! یعنی حاج خانوم توی غار مشغول جمعآوری میوه و بچّه داری بود، و حاج آقا بیرون از غار دنبال یه لقمه شکار حلال...
بیشتر سال اوضاع به همین منوال پیش رفت...
تا ۱۹ بهمن بعد از ۱۰ ماه تازه آتیش رو تونستیم کشف کنیم و کنترلش کنیم و دورش بشینیم.
اینجا یکم تونستیم وقت داشته باشیم پای آتیش لش کنیم و از قدرت تخیلمون استفاده کنیم و یکم داستان بسازیم!
بخاطر همینه که انسان، «آتش کنترل شده» و «داستان» انقدر دوس داره...
۲۸ اسفند تازه با کشاورزی آشنا شدیم! همین پریروز!
شهر ها به وجود اومد، آدما دور هم جم شدن و به هم کمک کردن و از این جور کارا...
دیروز که آخرین روز سال باشه، یعنی ۲۹ اسفند، علم منطقی و سرچشمهی این علمی که امروزه میشناسیمش به وجود اومد.
تقریباً یک ساعت پیش بود که صنعت شروع کرد به استفاده از اون علم، که بتونیم از یه چیزی، تولید انبوه داشته باشیم.
یعنی هر چیزی که یه جایی تولید انبوه شده، حداکثر یک ساعت پیش تولید شده! اینهمه ماشین و دستگاه و وسیله!
همین سه چهار دقیقهی پیش بود که ما به لطف الکتریسیته، پیشرفتهای عجیب و غریب کردیم! به ماه رفتیم و موشک هوا کردیم و تلوزیون و رادیو، موبایل و کامپیوتر ساختیم...
و فقط چند ثانیست که اینترنت وصله!
تا همین ۱۰۰ سال پیش، آدما نمیدونستن سفر چیه! تو لوله کشی فاضلاب خودمون موندن بودن! چه برسه به اینکه یه گوشی دستمون بگیریم و اون ور دنیا رو از روی تختمون نگاه کنیم...
اگه به یکی دو نسل قبل از اینترنت امروزی میگفتی، قطعاً فکر میکرد جِن زده شدی یا یه چیزی مصرف کردی توهم زدی...
حالا میشه به این سوال جواب داد، که آیا انسان همیشه انقدر کنج کاو بوده؟
نه! انسان بعد از گذشتن از عصر سنگ و برونز و آهن ، تازه چند دقیقس وقت کرده به چیزی بجز زنده موندن فکر کنه!
کلاً سه چهار ثانیس که گونهی انسان به این اندازه کنج کاوه! این دورهای که الآن توشیم، انسان داره از کنجکاوی میترکه!
نه که در گذشته آدمای کنج کاو نبودن! قبلاً هم قطعاً بودند انسانهایی که دوس داشتن بیشتر بدونن، اما بخاطر شرایط، تا یه جایی میشد پیش رفت، ازون جا به بعد بن بست بود!
فکر کن نه «ابن سینا میتونسته کتاب قانونشو پیدی اف کنه بذاره تو سایتش! نه مثلاً خیّام میتونسته واسه فلانی تو اروپا ایمیل بزنه نظرشو در مورد جدیدترین مقالش بگه! نه هیچی...
اکثر آدمهای عادی در گذشته، کنجکاویشون رو با فضولی ارضا میکردن! بیاید مثل اونا نباشیم، و کنجکاویمون رو به چیزای بهتری راضی کنیم...
دلیل اینکه انسان امروزی از هر موجود دیگهای کنج کاو تره، همین پیشرفت عجیب و غریب چن دقیقهی پیشه.
اصلاً به همین خاطر به دورانی که توشیم، میگن عصر اطلاعات!
یادتون باشه، ریشهی فضولی و کنجکاوی یکیه! مراقب باشید چه اطلاعاتی از کنار مغزتون رد میشه...
این اطلاعات میتونه این باشه که جدیداً کدوم «شاخ» با کدوم «پلنگ» اینستا رل زده، یا میتونه اطلاعات دست اولی باشه که سالهاست دانشمندان روی دوش هم ایستادن و تا اینجا به ما رسوندن!
خلاصه بگم، با عوض شدن دغدغههای انسان، نوع کنجکاویشم عوض شد! برای همینه که امروز، انسان در بیشترین حد از رفاه، و در کنجکاو ترین دوران زندگیش به سر میبره...
در حدّی که خیلی از کمپانیها، برای فروش محصولاتشون از همین رفاه و کنجکاوی انسان استفاده میکنن! مثلاً فلایین تایگر بستههای سورپرایز داره، که شما از روی کنجکاوی برای خودتون میخرید، و خودتونخودتون رو سورپرایز میکنید!
من یه بسته واسهی خودم خریدم، که میخوایم با هم ببینیم چی توشه! میدونم شما هم کنجکاوید بدونید چی توشه!
حالا که انسان دغدغههای عصرهای قبلی رو نداره، با وجود این همه اطلاعاتی که توی اینترنت هست، ما با یه عالمه سوال جور وا جور روبرو هستیم، که باید از بین این همه جواب، درست ترین رو انتخاب کنیم...
از کجا اومدیم؟ به کجا میریم؟ کی درست میگه؟
توی ویدئویهای بعدی بهتون میگم که بهترین جوابها رو از کجا میتونید پیدا کنید، اگه منطقی بود گوشش کنید!
کانال منو سابسکرایب کنید!