صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

ما نسلی هستیم که مهم‌ترین حرف‌های زندگی‌مان را نگفتیم، تایپ کردیم!
صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

ما نسلی هستیم که مهم‌ترین حرف‌های زندگی‌مان را نگفتیم، تایپ کردیم!

زندگی

مگه ما دایناسور ندیدیم طوری شد؟ حالا نسل بعدی هم پاندا و کرگدن و خرس قطبی نبینه! چی میشه؟ ول کنید این حیوانات رو به انقراض رو. بذارید راحت منقرض شن در صلح و آرامش. حالا اون همه موجود که منقرض شد رو مگه من کردم؟ اینایی که میخوان زمینو نجات بدن، زمین سالها قبل انسان بوده و سال‌ها بعد از انسان هم خواهد بود. ما نگران خودمونیم، وگرنه زمین که با چهارتا تیکه پلاستیک و چ ُ س‌مثقال  دی‌اکسید کربن مشکلی واسش به وجود نمیاد، چون اینا از دل خودش اومده بیرون. اصن این گرمایش جهانی و سوراخ شدن لایه اوزون و اینا، از نظر ما مشکله، وگرنه زمین که واسش فانه! خیلی خفن‌تر ازین حرفاشو رد کرده تا به اینجا رسیده! زندگی شش بار روی کره‌ی زمین از بین رفته و دوباره به وجود اومده، ما نگران خودمونیم. تو پرانتز بگم که نهایتاً هم به دست خودمون نابود میشیم!


همیشه گفتم، بزرگترین اشتباه انسان اینه که فکر میکنه از بقیه موجودات برتره و برای هدف خاصی به این دنیا اومده. وقتی یکم علمی تحقیق کنی میفهمی که تو با اون درخت توی کوچه پسر عمویی. با اون گربه، یا پرنده، یا اصن پشه، کازینی، فقط اونا از یه مسیر دیگه رفتن، تو از یه مسیر دیگه. خیلی میشه راجع به این قضیه حرف علمی زد، ولی خب حس گالیله به آدم دست میده دیگه. انقدر که انسان بی فکر و دگم دورت ریخته.


دکتر فیروز نادری تو فیسبوکش قشنگ خَر فهم کرده بود قضیرو. من عین کلماتشو ترجمه میکنم که تحرف نکرده باشم. نوشته بود:


«به خلیج فارس برید و یه دست‌پر ماسه بردارید و همه دونه‌های ماسه رو بشمارید. وقتی تموم شد، یه مشت دیگه و یه مشت دیگه. این کارو ادامه بدید تا تمام دونه‌های ماسه ساحل رو بشمارید. وقتی تموم شد، برید شمال و همین کارو با تک تک دونه‌های ماسه دریای خزر انجام بدید. وقتی تموم شد این کارو با تمام دونه‌های ماسه تمام ساحل‌های کره‌ی زمین انجام بدید. 


تعداد ستاره‌های موجود در جهان، به مراتب بیشتر از تعداد دونه‌ماسه‌هایی هست که شمردید. این یه حقیقت علمیه. 


یکی از اون دونه‌های ماسه، خورشیده. و زمین خیلی خیلی کوچیکتر از یه دونه ماسه‌ست که داره دور خورشید میچرخه. هنوز فکر میکنید تفاوت بین شیعه و‌سنی و جود و مسیحی و بهایی و ایرانی و آمریکایی و ژاپنی، انقدر مهمه؟»


من اضافه میکنم به حرفای ایشون، واقعاً فکر میکنید ما تنها موجودات زنده و انسان اشرف مخلوقاته؟ خب تابلوئه که آیندگان به این جهل ما خواهند خندید! احتمالاً همراه با موجودات اسمارت دیگه در سیاره‌ها و منظومه‌ها و کهکشان‌های دیگه.


وقتی خوب دقت کنی، میتونی بفهمی که ما همه تو یه جرقه‌ی بزرگ (انفجار بزرگ) زندگی‌میکنیم، که در حال گسترشه. زمین نهایتاً یا به یه جرم بزرگ دیگه برخورد میکنیه و متلاشی میشه، یا بعد از مرگ خورشید (مثل یه تیکه از اون جرقه‌هایی که از یه ذغال پرت میشه) خاموش میشه و سیاه چاله‌ی به وجود اومده، تمام منظومه شمسی رو میبلعه. حالا خودتون بشینید حساب کنید که، کجای این جهان هستی، هستید!


برید بشینید جک و جونور نجات بدید. تازه یه عدّه این وسط دنبال حقیقت و فلسفه زندگی و این داستانا هم میگردن! از کجا آمده‌ایم به کجا میرویم. از همونجایی که قبل از تولد بودی آمده‌ای و دقیقاً به همانجا میروی. هرچقدر قبل تولد رو یادت میاد و خوب و بدش رو فهمیدی، بعدشم همینطور.


زندگی هیچ چیز عجیب غریبی نیست! فقط میگذرد...

و وقتی رفتی، هیچکس تورو یادش نیست، مث میلیار‌ها نفر که تا حالا رفتن و آب از آب تکون نخورد. اونایی هم که اسمشون موند، واسشون تمبون نشد. تا زنده‌ای زندگی رو بکن، که هیچ‌جا، هیچ خبری نیست. 

نظرات 1 + ارسال نظر
ماهی چهارشنبه 24 آبان‌ماه سال 1396 ساعت 06:26 ب.ظ

در تایید فرمایشات جنابعالی,پایولو کوییلو(کیبوردم همزه نداره) تو کتاب برنده تنهاست مینویسه:[فعلا به نظر می رسد کانون دغدغه انسان علیرغم جنگها,تروریسم,گرسنگی مردم آفریقا,بی توجهی به حقوق بشر و تکبر برخی ملت های توسعه یافته,این است که باید زمین بیچاره مان را از تهدیدهای مختلفی که جامعه برایش خلق کرده نجات بدهیم,,محیط زیست,نجات زمین,چه مسخره,,چطور می توانیم انقدر متکبر باشیم,زمین همواره از ما قوی تر بوده و هست و خواهد بود و ما نمی توانیم نابودش کنیم,اگر مرز مشخصی را پشت سر بگذاریم زمین نابودی کامل ما را از سطح خودش بر عهده میگیرد و به هستی ادامه می دهد.چرا نمی گویند که نگذاریم زمین ما را نابود کند؟]
من میگم به جای حفاظت از محیط زیست سعی کنیم یکم مواظب همدیگه باشیم,,مگه غیر از اینه که آدما اگرشنها و عقده هایی که از روابطشون با اطرافیانشون جمع کردنو با استفاده از مکانیزم جابجایی سره محیط زیست و طبیعت به ظاهر بی زبون و بی دفاع خالی میکنن,,انسان خالی از خشم و نفرت و عقده گزینه ای غیر از زندگی مسالمت آمیز نداره,براش فرقی نمیکنه که طرف مقابلش یه انسان باشه,یا یه درخت وسگ یا یه پرنده و سوسک,,آدمها اگه با هم خوب بودنو یاد میگرفتن مطمینا محصول جنبی این ارتباط, محیط زیست سالمتری هم بود

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد