صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

ما نسلی هستیم که مهم‌ترین حرف‌های زندگی‌مان را نگفتیم، تایپ کردیم!
صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

ما نسلی هستیم که مهم‌ترین حرف‌های زندگی‌مان را نگفتیم، تایپ کردیم!

ولنتاین امسال II

عُشّاق محترم و محترمه، آرام باشید! ولله ولنتاین چهاردهم فِوریست، نه بیست‌وپنجم بهمن!

ولنتاین امسال

ولنتاین امسال


می‌رم سلمونی موهامو کوتاه می‌کنم، اون مدلی که خودم دوست دارم.

می‌شینم واسه وبلاگم یه قالب جدید طراحی می‌کنم که توش قرمز داشته باشه.

اتاقمو مرتب می‌کنم، روتختی تختم رو می‌ندازم، به عود خوش بو روشن می‌کنم.

می‌رم واسه گوشیم یه قاب نو می‌خرم، اسکرینش رو تمیز می‌کنم، آپدیتش می‌کنم.

واسه بالشم یه رو بالشی خوشگل می‌خرم با دستای خودم می‌کشم روش.

دوربینمو تمیز می‌کنم، لنزشو پاک می‌کنم، مموریشو فرمت می‌کنم واسش.

واسه لپ‌تاپم یه ویندوز نو نصب میکنم با کلّی نرم افزار خوشگل خوشگل.

هاردم رو Defrag می‌کنم، فایل‌هاشو واسش فولدر بندی می‌کنم.






خروس هم نشدیم...

فَنتِسی رفیق مارو :


پدرام پنجاه‌تا مرغ بود با چهار پنج‌تا خروس!

خوش به حال خروسا.

کاش من خروس بودم...

طرز تهیّه‌ی لحجه یزدی

1. بایستید.

2. از دوست خود بخواهید پشت سر شما بایستد و دست خود را از پشت روی شکم شما حلقه کند.

3. به صورت عادی صحبت کنید و از دوست خود بخواهید تا هر چند ثانیه شکم شما را محکم فشار دهد.

4. تبریک می‌گویم، شما در حال فارسی صحبت کردن به لحجه‌ی شیرین یزدی هستید.




ادامه مطلب ...

اصفهانی

یک هفته‌ای بود که سه جفت جوراب آک‌بند با سه رنگ مختلف رو صندلی عقب ماشین امیررضا می‌دیدم. دیشب رو شوخی برشون داشتم و گفتم : "تو انگار اینارو نمی‌خوای، جونِ تو منم بدجوری جوراب لازمم. اینا مال من؟" یهویی فرمونو وِل کرد، جورابارو از دستم قلپید و گفت : "نــه عامو، اینارو گذاشتم وقتی می‌رم پمپ بنزین بنزین بزنم، به جوراب فروشه نشون بدم و بگم بیبین، من قبلاً ازت خریدم!"

فرق عشق من و تو

تــو، چیزهایی از من را دیـــدی کـه عـاشـقـم شــدی!
من، چیزهایی از تــو را ندیده بودم که عاشقت شدم!

انواع دختر از نظر من...

از نظر من دخترها چند دسته‌اند:


1. فقط جذاب: این دسته از خانوم‌ها در وحله‌ی اوّل چشم آدم رو می‌گیرند ولی با گذشت زمانی نه چندان طولانی، در صورتی که خوشگلیِ دسته دوّم رو نداشته باشند، آروم آروم چشم آدم رو ول می‌کنند و نهایتاً از چشم آدم تالاپّی می‌اُفتند. اینا مث دُهل، از دور خوش‌اند. وقتی بهشون نزدیک می‌شی ناخوداگاه دنبال دکمه‌ی غلط کردمش می‌گردی.


تبصره: توجّه داشته باشید که جذاب بودن، شرط اوّل جلب توّجه کردن است و موارد فوق‌الذکر به جز جمله اوّل که با زیرخط مشخص شده، صرفاً مربوط به افراد "فقط جذاب" - که از ویژگی‌های مثبت دسته‌های دیگر بی‌بهره‌اند - است و شامل افراد "جذاب و خوشگل"، "جذاب و دوست‌داشتنی" و "جذاب و هات" که در ادامه به آن‌ها می‌پردازیم نمی‌شود. برای توضیحات بیشتر به دسته‌های بعدی مراجعه شود...


این جذاب‌ها خودشون دو دسته می‌شند.


      1.الف. جذاب طبیعی: این دسته از جذابیت برعکس دسته بعدی به گونه‌ای مثبت تلقی می‌شه (همانطور که گفته شد، جذابیت شرط اوّل جلب توجه کردن آنی است) و به همراه خوشگلی می‌تونه توجه دائمی جلب کنه. اینا اونایی هستند که مادر زادی چیزای خاص دارند. مثل رنگ موی یا پوست خاص، رنگ چشم خاص، قد و هیکل خاص و یا اجزای خاص. به خاطر خاص بودنشون جذابند دیگه، اگر خوشگل، دوست داشتنی یا هات نباشند، بعد یه مدت عادّی می‌شند و...


      1.ب. جذاب مصنوعی: توضیح نداره دیگه! این دسته در ایران معمولاً با اسم "داف" یا "Beep" در بین پسرها خطاب می‌شند. موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه و واه و واه. اینا با لوازم آرایش و رنگ و لعاب و آمپول و قرص و جراحی پلاستیک و ژل و پروتز و اینجور چیزا سعی می‌کنند خاص بشند. اینا هموناییند که از حموم درشون بیاری نمی‌شه نگاشون کرد. حتی در بعضی موارد دیده شده که نمی‌شه شناختشون. قبلاً هم گفتم، من با اینا خیلی مشکل دارم آقا! معمولاً اینا رو پسرای چیپ، واسه رفع کُتی تو آرشیوشون نگه می‌دارند. واسه اَمر خیر فوری، واسه مهمونی، واسه دور همی، واسه لیست فیس‌بوکشون و لایک‌های اینستاگرامشون! تمامی عکس‌های این دسته با نور شدید و به صورت داک‌فیس (لب اردکی) و از یک زاویه خاص مثلاً فقط سه رخ دیده می‌شه. اینا هموناییند که وقتی تو خیابون می‌بینندشون می‌گند "جـــون" ولی معمولاً هیچ حساب جدی‌ای بیش از یک شب کسی روشون باز نمی‌کنه و اصلاً روشون نمی‌شه با طرف بیرون برند. معمولاً توجّه کاذبی که به این دسته بیشتر از دسته‌های دیگه می‌شه باعث می‌شه این دسته به بیماری خود که‌که پنداری (که‌که در گویش اصفهانی به معنی عن می‌باشد) مبتلا بشند.


2. فقط خوشگل: این دسته درست برعکس دسته‌ی "جذاب"، کم‌کم چشم آدم رو می‌گیرند. در صورتی که جذابیت اوّلیه نداشته باشند و صرفاً فقط خوشگل باشند، هر چی بیشتر بگذره بیشتر به زیبائی‌هاشون پی می‌بری. با این دسته باید باشی تا بفهمی خوشگلند. باید هم کلاسیت باشند، باید همکارت باشند، باید دوست دوستات باشند تا زمان کافی داشته باشی بفهمی خوشگلند. این دسته رو از استخر هم در بیاری همونند که بودند. اینا یه روسری سرشون می‌کنند و می‌گند: "بریم، کجا میخوایم بریم؟".  به دو دلیل خیلی مواظب این دسته باید بود. یکی این که معلوم نیست پشت این ظاهرشون چی‌چی باشه‌، دو این که دل کندن از این دسته کار هر بُز نیست خرمن کوفتن، گاو نر می‌خواهد و مرد کهن...


تبصره: خوشگلی فقط طبیعی است (Natural Beauty)، از نظر من چیزی به نام خوشگلی مصنوعی وجود ندارد امّا برطرف کردن عیب صورت یا بدن با عمل‌های جراحی زیبائی در حد برطرف کردن عیب عضو، امری نیکو و تلاش در جهت زیباتر شدن به حساب می‌آید و کاملاً مجاز است. مثل ارتودنسی دندان، عمل زیبائی بینی و فک، برداشتن خال و موهای زائد و...


3. فقط دوست داشتنی: این‌ دسته از دختر ها نه خوشگلند، نه جذاب! (گرچه دوست داشتنی بودن با خوشگل و جذاب بودن هیچ گونه تناقضی نداره) حتّی می‌تونند زشت هم باشند. حتّی گاهاً آدم‌های خیلی زشت هم تو این دسته دیده شدند! امّا اینا اینقدر اخلاقشون خوبه که روی همه‌ی عیب‌های ظاهریشون رو می‌پوشونه. اینا جون می‌دند واسه جاست فرندی! اینا همونائیند که نبودنشونشون با بودنشون خیلی فرق داره...


تبصره: ۱. گاهاً خنگ بودن دختر برعکس خنگ بودن پسر، به دوست داشتنی‌تر شدن او می‌افزاید.
۲. دخترای با نمک از نظر ظاهری در این دسته قرار دارند. مثلاً دخترانی با دندان‌های خرگوشی و فک مُنگلی...


4. فقط هات: هات بودن یه نفر کاملاً بستگی به دید طرف مقابل داره. ممکنه یه نفر از نظر من فوق‌العاده هات باشه امّا از نظر یکی دیگه هیچ‌گونه جذابیتی نداشته باشه و یا حتّی خنثی یا انرژی منفی هم باشه و برعکس. هات مطلق از نظر آقایون به یک درد بیشتر نمی‌خورند! مدیونید اگه اشتباه فکر کنید. آشپزی!!! از اونجائی که جنس ارزون مشتری زیاد داره و دسترسی به اون آسونتره، دسته "جذاب مصنوعی" می‌تونه برای پسرها موقتاً در این دسته هم قرار بگیره. یه مدل هات هم داریم که فارسیش درست و حسابی نمی‌دونم چی می‌شه. Circumstantial Hotness یا همون هات بودن ضمنی، موقعیتی، شرایطی یا یه همچین چیزایی. این مدل هات بودن هیچ ربطی به خود طرف نداره. بلکه کاملاً مربوط به شرایط طرف می‌شه. مثلاً یکی عاشق بوت‌های پاشنه بلنده، واسه همین جذب شخصی که بوت‌های پاشنه بلند می‌پوشه می‌شه. اگه یه اورانگوتان مادّه هم همین بوت‌ها رو بپوشه بازم طرف جذبش می‌شه. برعکس این قضیه در خانوم‌ها خیلی بیشتره. مثلاً ماشین شاسّی بلند، یا گردنبند ضخیم، یا بازوی کلفت، یا موتور سنگین یا سیبیل و یا... درواقع همون داستان اورانگوتان ماده رو اینجا با داستان اورانگوتان نر جایگزین کنید...


تبصره: هات بودن بر عکس ذهیت عوام که آنرا با خراب بودن یا شیطون بودن اشتباه می‌گیرند، یه صفت بسیار مثبت و لازمه‌ی تداوم رابطه است. برای درک بهتر معنی‌ هات، مخالف آن یعنی سرد را که صفتی نکوهیده است مز مزه کنید.


ترکیب این چهار دسته هم هست دیگه! کلمه‌ی فقط رو اوّل هر دسته به همین خاطر گذاشتم. تبکیباتش، مثلاً خوشگل و جذاب! خصوصیات خوبشون رو که اشتراک بگیری و خصوصیات بدشون رو که کنار بذاری، میشه توضیحش. خوشگل و دوست داشتنی! جذاب و دوست داشتنی، هات و جذاب و خوشگل و دوست داشتنی...


خوشگل و جذاب و دوست داشتنی و هات پیدا کردی بگیرش!


5. دخترایی که جزو هیچ کدوم از این چهار دسته نیستند. مهم نیست چرا! مهم اینه که جزو این چند دسته نیستند. یعنی نه جذابند، نه خوشگلند، نه دوست داشتنی و نه هات. این دسته آخر هیچی جز لج درار نیستند. وای به حال روزی که یکی از دخترای این دسته (دسته‌ی پنج) خودشو جزو یکی از چهار دسته‌ی دیگه فرض کنه :-|


چند نکته تحت عنوان پ.ن:

  • هیچکس رو از عکسش قضاوت نکنید. این شبکه‌های اجتماعی به من آموخت که نه تنها ظاهر آدم‌ها با باطنشون فرق داره، بلکه ظاهر آدم‌ها با ظاهرشون هم فرق داره.
  • در مورد هیکل هیچ دختری با لباس قضاوت نکنید. حتّی با لباس زیر!
  • یه چیزی هیچوقت یادت نره که با عینک آفتابی مادر فولادزره دیو هم شبیه هلی بری به نظر می‌رسه...
  • لهجه می‌تونه ذهنیت شما رو نسبت به طرف مقابل صدوهشتاد درجه عوض کنه، پس تا با طرف حرف نزدید قضاوت نکنید. حرف هرچی حیجانی تر باشه، لهجه بیشتر اود می‌کنه...


پ.ن :  امکانش خیلی زیاده که راجع به این پست، یه روزی نظرم عوض بشه...

         88 روز و 8 ساعت و 39 دقیقه مانده با پایان خدمت سربازی پدرام اعظم پناه

چرا؟

بعضی‌ها رو تو سن پونزده شونزده سالگی باید با چک و لَغَت زن یا شوهر داد و با یخ و تُرُشی فرستاد خونه بخت. تا اومدند دهنشون رو واکنند بگند چرا با پشت دست یکی بزنی تو دهنشون بعدم بکشی زیر کیونشون تا دیگه ازین غلطا نکنند. اینا اگه اون موقع ازدواج نکنند اوّل خودشون، بعدم یه ملّت رو به عذاب می‌شونند. من ازون دسته آدمام...

بی*ار

این دفعه چندمه که من بجای "بیکار"، می‌نوسیم "بیمار"؟ مثل دفعات قبل :


وقتی "میم" و "کاف" کنار هم باشند (روی صفحه کلید)، جواب "چی‌کاره‌ای رو "بیمارم" (به جای بیکارم) می‌دهی...