صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

ما نسلی هستیم که مهم‌ترین حرف‌های زندگی‌مان را نگفتیم، تایپ کردیم!
صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

ما نسلی هستیم که مهم‌ترین حرف‌های زندگی‌مان را نگفتیم، تایپ کردیم!

اگر هنوز دُم داشتیم

اگه انسانها هنوز دُم داشتند...


دُم هر کسی می‌شد نشانه‌ی شخصیت اون شخص. خیلیا معتقد بودن که آدمارو از رو دُمشون نباید قضاوت کرد. 


دخترا واسه دُمشون نوبت آرایشگاه می‌گرفتند که موهاشو رنگ و نوک گیری کنند. انواع لوسیون و شامپو مخصوص دم‌های خشک و نرم و معمولی تو دارو خانه‌ها تبلیغ می‌شد. احتمالاً گشت ارشاد به دُم دخترا گیر میداد و دخترا مجبور بودند یه چیزی بندازند رو دُمشون که مردا تحریک نشند تو خیابون. راننده تاکسیا وقتی یه دختر خوش‌تیپ و خوشگل می‌دیدم می‌گفتند، جووون دُمتو بخورم، یا مثلاً جووون دمت تو حلقم. تو اینستا پُر بود از عکس دُم‌هایی که با اکستنشن و پروتز قشنگ شدند. دُم عملی معضلی بود واسه خودش. دخترا سر اینکه دُم خودشونه و فوتوشاپ نیست همیشه کل کل داشتند. مردا بیشتر دُم تپل و سفید دوست داشتن ولی بودند کسایی که دُم ورزشکاری و لاغر و ماهیچه‌ای می‌پسندیدند.


تو برنامه باشگاه بدنسازی پسرا، پُر بود از حرکات دُم. بالا دُم، زیر دُم، دُم خَم، دُم سرعتی سوپر، نشر از عقب با دُم! این پسرا پشمای دُمشون همیشه سه تیغ بود رو دُمشون هم تتو میزند. دُم هر چی کلفت‌تر و درازتر، بهتر. حتّی تو زمستون شلوار دَم دُم کوتاه می‌پوشید که دُمشون معلوم باشه. خیلیا با قرض و آمپول دمشونو میساختند ولی بعد که ورزشو ول میکردند دمشون چوروک می‌خورد و زشت میشد. پسرا بعضی وقتا به هم دُم مردونه میدانند یا تار دُم گرو میذاشتند.


سن که بالا میرفت دُم آدم هم افتاده می‌شد. خانومها دُمشون رو لیفت میکردند یا اگه چاق و چین خورده شده بود، فت‌ساکشن می‌کردند ولی واسه مردا خیلی مهم نبود. مردا بیشتر تو سنین بالا دستمال دُم میبستند. یه عدّه سرطان دُم می‌گرفتند و دکتر مجبور بود دُمشون رو از یه جایی قطع کنه. تو خیابون کسایی رو میدیدیم که بر اثر تصادف دُمشون رو از دست دادن و از دُم مصنوعی استفاده می‌کنند. یه عدّه مادرزادی دُم نداشتند که یا دپرس میشدند و به هیچ جایی نمی‌رسیدند، یا موفق می‌شدند و کنفرانس‌های انگیزشی واسه کسایی که با وجود دُم نتونستند موفق بشند، می‌ذاشتند.


وقتی هوا سرد بود میگفتیم دُمم قندیل بست. دعوامون که می‌شد میگفتیم، دُمتو بکش، اصلاً به دُمم، هر کاری دوست داشتی بکن، دُمم تو دهنت. یا به کسی که توان مالی نداشت میگفتیم تو حتی نمیتونی دُمتو جمع کنی. فلانی دو روزه دُمش درومده (تازه به دوران رسیده)، به کسی که اذیت می‌کرد میگفتیم دُم درد داری؟ کجای دُمت درد میکنه؟ دُم درازی به حریم خصوصی دیگران کار بدی بود، بعضی پسرا دُم لیسی دخترارو می‌کردند، بعضی کارمندا هم دُم مالی رئیسشونو. طلبکارا دست به دُم بده‌کارا بودند. 


رسم بود کسایی که دختر دَم بخت داشتند یه تله موش آویزون میکردند در خونشون که پسرایی که دختررو می‌خواند دُم به تله بدند.


اصلاً یه رشته پزشکی بود به نام دُمولوژی که هر سال ۵ نفرو بیشتر نمی‌گرفت. یه عدّه هم با خط و خطوط دُم مردم تو خیابونا فال می‌گرفتند. بعضیها با دُمشون کارهای عجیب و غریب انجام میدادن. مرتاض‌های هندی رو دمشون میشستند، تو فوتبال اگه توپ به دُم کسی میخورد  خطای tail گرفته می‌شد. مجازات دزدی قطع یک سوّم دُم بار اول و تمام دُم بار دوم بود. تو خیابون دختر پسرا دُم همو میگرفتند راه میرفتند. راننده تاکسی میگفت خانوم دُمتون لا در نمونه. یا مثلاً میگفتیم دُمت نزدیک بود بخوره تو چشم من. تو اون دنیا از دُم آویزونتون میکردند، دمتون شهادت میداد. فقرا دُمشون رو واسه پیوند دُم میفروختند. مامانا مدام میگفتند دُمتو صاف بگیر، دُمتو دو دهنت نکن، دُمتو انقدر تکون نده، دُمتو نشون غریبه نده. بچّه ها هم موقع دستشویی رفتن دُمشونو کثیف میکردند.


تموم ضرب‌المثل هایی که الآن با دُم داریم مال زمانیه که ایرانیان باستان هنوز دُم داشتند. مثلاً دمتو بذار رو کولت، دُم بریده، یا فلانی دُم درآورده.


اگه انسانها هنوز دُم داشتند...