صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

ما نسلی هستیم که مهم‌ترین حرف‌های زندگی‌مان را نگفتیم، تایپ کردیم!
صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

صفحه شخصی پدرام اعظم‌پناه (پدرو پناه)

ما نسلی هستیم که مهم‌ترین حرف‌های زندگی‌مان را نگفتیم، تایپ کردیم!

لطفاً اطلاع رسانی کنید...

لطفاً بخونید و به دوستان و آشنایان اطلاع بدید. ممکنه خیلی‌ها خوشحال بشند، یا خیلی‌ها ناراحت بشند ولی من دوست ندارم چیزی از کسی مخفی بمونه.


چند وقتی بود که یکم حالم خوب نبود، سر درد و سر گیجه داشتم. خلاصه یه اصرار اطرافیان به زور رفتم دکتر و آزمایش خون و ازین صحبت‌ها. یه هفته بعد از آزمایش رفتم پیش دکتر واسه نتیجه آزمایش‌هام. دیدم دکتر یه نگاهی انداخت به برگه آزمایشاتم و عینکش رو از رو چشمش برداشت و سرش رو گرفت تو دستش. همونجا فهمیدم یه چیزی هست نمی‌دونه چه جوری بگه. پرسیدم دکتر فشار خونم بالاست؟ گفت نه پسرم. پرسیدم قندم بالاست؟ چربیم بالاست؟ از جاش بلند شد و اومد سمت من. اشک تو چشماش حلقه زد. دستش رو گذاشت رو شونه‌های من و گفت: هیچکدوم، تو پرچمت بالاست پسرم...


لطفاً اطلاع رسانی کنید.

ممنون